اندیشیدن به تو رسم، و گفتن از تو ننگ است!اما میخواهم برایت بنویسم شنیده ام، تن می فروشی، برای لقمه نان!… چه گناه کبیره ای…!میدانم که میدانی همه ترا پلید می دانند،من هم مانند همه ام راستی روسپی!از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو،زنی زنانگی اش را بفروشد که نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند!!اما اگر همان زن کلیه اش را بفروشد تا نانی بخردو یا شوهر زندانی اش آزادشود این»ایثار« است !مگر هردواز یک تن نیست؟مگر هر دو جسم فروشی نیست؟تن در برابر نان ننگ است…بفروش ! تنت را حراج کن…من در دیارم کسانی را دیدم که دین خدا را چوب میزنند به قیمت دنیایشان شرفت را شکر که اگر میفروشی از تن می فروشی نه از دین .شنیده ام روزه میگیری، غسل میکنی، نماز میخوانی، چهارشنبه ها نذر حرم امامزاده صالح داری، رمضان بعد از افطار کار می کنی، محرم تعطیلی.من از آن میترسم که روزی با ظاهری عالمانه، جمعه بازار دین خدا را براه کنم، زهد را بساط کنم، غسل هم نکنم، چهارشنبه هم به حرم امامزاده صالح نروم، پیش از افطار و پس از افطار مشغول باشم، محرم هم تعطیل نکنم!فاحشه !! دعایم کن …
بنام حضرت دوست
عرض ادب درود
این ابشار بی نظیر رو می تونید از دو تا مسیر برید
1. قزوین دانشگاه ازاد اسلام قزوین . مسیر روستای باراجین .رازمیان.ویارده.سپارده .نرسیده به گرمابه دشت .روستای زیاز.دست راست جاده خاکی روستای دیورود. روستای میلاش .ابشار میلاش .از روستای میلاش تا ابشار 15دقیقه پیاده باید رفت . 6کیلومتر خاکی داره
2 . کلاچای رحیم اباد بعد از گرمابه دشت دست راست روستای زیاز .نرسیده به روستای زیاز دست راست جاده خاکی روستای دیو رود روستای میلاش .ابشار میلاش 6کیلومتر خاکی داره
روستا وابشار داخل جنگل هستن ابشار بسیار بلند بینظیر صدای دلنشین وبصورت نیم دایره سخره رو تراشیده ویک حوضچه کوچک درست کرده
وقتی چشمت به ابشار میفته نا خوداگاه از حرکت می ایستی خشکت میزنه ومهو تماشا میشی دیگه نمیتونم توصیف کنم برید ببینید
انشاا.. لذت برده باشین
یادمون باشه زبالهارو برگردونیم
محیط رو الوده نکنیم
شاخهای رو نشکنیم
بانظراتتون کمکم کنید بدرود
بنام ایزد یکتا
عرض ادب ارادت
2/ابان /92با چندتا از دوستام شالو کلاه کردیم از مسیر قزوین به باراجین بریم شمال
ابتدا برین تا دانشگاه ازاد قزوین از جلو دانشگاه ادامه بدین تا برسین به تابلو ی رازمیان جاده باریک وکنار دره هست همین جاده رو ادامه بدین حدودا 40کیلومتر تا برسین به رازمیان شهر بسیار بزرگ وسرسبز وتا چشتون کار میکنه پر از شالیزار چون یه رودخونه پر اب از وسط شهر رد میشه اول شهر یه پمپ بنزین هستش ادامه بدین به طرف داخل شهر میرسین به بلوار ادامه بدین تا تابلوی رحیم اباد و کلاچای رو ببینید حالا به چپ بپیچید از کنار دز {قلعه} لمبسر رد میشین طالب بودین ببینید سمت راستتون قرار داره از کنار جاده تا قلعه 20دقیقه پیاده راه هستش پس از بازدید جاده ادامه بدین تا برسین به روستای ویارده روستای کوهستانی سرسبز با خونه های کاه گلی دیدنی وپراز درختهای گردو تبریزی فندق ...بعداز اینکه از روستا خارج شدین از روی یک پل اهنی رد میشین که مسیر گردنه میشه خاکی .خاکیرو ادامه میدین تا بره سین به روستای سپارده از وسط روستا رد میشین انتهای روستا بچپ بپیچید تابلو زده تا کلاچای 70کیلومتر {خاکی حدودا 27کبلومتر میباشد}بعد از سپارده جاده جنگلی میشه بسیار زیبا ادامه بدین تا برسین به جاده اسفالت از روستاهای زیادی رد میشین تا برسین به رحیم اباد بعدش هم کلا چای چندتا عکس
مسیر بسیار پرپیچ وخم میباشد جاده باریک در بعضی جاها دوتا ماشین از کنار هم رد نمیشن خیلی مراقب باشین
توجه توجه اواخر پاییز گردنه بسته میشه فکر رفتن از این راه را از سرتون بیرون کنید
در فصل بارندگی هم با ماشین شاسی بلند میشه رفت
بدرود